علیرضا به همراه خانواده خودش به استانبول مهاجرت میکنه . علیرضا به همراه همسرش هایریه و پنج فرزندش: فیکرت،شفکت،نژلا،لیلا،عایشه در شهر کوچکی زندگی میکردند.نژلا در دانشگاهی واقع در استانبول قبول میشود.علیرضا و تمام خانواده اش به استانبول میروند.علیرضا و خانواده اش به خانه ای اصیل و با اصالت ولی غیر قابل سکونت میروند و پس از تعمیرات در آن جا ساکن میشوند.خانه دو طبقه دارد که در طبقه اول آشپز خانه،سالن و دو اتاق که یکی از آن ها اتاق کار علیرضا و دیگری اتاق خواب شفکت است … بهرام بهمنی راد
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت